«امروز مطالبه اصلی مقام معظم رهبری از فعالین تشکلهای فرهنگی جذب حداکثری و افزایش اثر گذاری در قشر خاکستری است. در شکل حکومت جمهوری که مردم مهم ترین بخش در نظام هستند، اگر نظر اکثریت تامین نشود عملا موفق نشدهایم. از همین روی متاسفانه برخی میگویند که امام (ره) در تاکید بر آراء مردمی اشتباه کرده است.»
این جملات بخشی از گفتار دکتر امیر حسین بانکی پور فرد، عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان است.او در این گفتار سعی کرده با دو مبنای معرفتی و روشی این تضاد را تحلیل کند و به فعالین تشکلها راهکارهایی را برای جذب حداکثری ارائه کند. آنچه در ادامه میخوانید گفتاری از دکتر بانکی پور است که در کمیسیون تخصصی «راهبرد و ماموریت امروز جوان مومن انقلابی در تشکلها» بیان کرده است.
دوگانهی تمام نشدنی!
از صدر اسلام دوگانه کفر و ایمان مطرح بوده و مواجه مسلمانان با آن به دو صورت بوده است. یک برخورد افراطی که همان جریان تکفیری ها هستند و نمود ابتدایی آن خوارج محسوب میشوند. در نقطه مقابل برخورد تفریطی توسط طیف مٌرجعهها انجام میشد که نماد امروزی آنها جریان های پلورالیستی یا تکثر گرایی دینی است.
در احدایثی که از امام صادق (ع) به دست ما رسیده است، بر این امر تاکید شده که مردم را در سه دسته بداینم؛ اهل ایمان، اهل کفر و اهل ضال و گمراهی بدانیم؛ چرا که حقیقت برای همه یکسان مکشوف نمیشود و به همین منظور نباید به گمراهان نگاه بدی داشت و ان ها را پس زد.
در حدیثی دیگر از امام حسین(ع) داریم که «اگر مردم می دانستند خداوند خلق را چطور افریده است به یکدیگر خرده نمی رفتند و با هم معادانه برخورد نمی کردند» برخی در مسیر زندگی خود به غوایت یعنی بدترین شکل ضلالت که گم کردن هدف اصلی باشد دچار میشوند. این وظیفه ماست که برای مواجه با آنان از روشهای مناسب استفاده کنیم.
روش و برخورد نوع اهل بیت(ع) با خلق خدا این گونه نبوده که فقط با مومنان با رافت برخورد کنند؛ باید اعتراف کنیم که امروزه به رافت رضوی بیش از پیش نیازمندیم. همه معاند نیستند اما سینه چاک نظام هم نیستند. پس باید با شیوه و روش مناسب رضوی با ان ها رفتار کنیم.
زبان فطرت به جای عقل و نقل
کمتر از ده درصد جامع در زندگی روزمرهشان از قرآن و حدیث استفاده می کنند و کمتر از درصد مردم عادات و رفتارهای شان بر اساس اصول منطقی است. جریان فرهنگی غربی با دانستن چنین موضوعی برای اشاعه مفاهیم فرهنگ خود دست روی غریزه مردم گذاشته است. اگر میخواهیم در فعالیت فرهنگی مان موفق باشیم تنها زبانی که در برابر غریزه می تواند موفق باشد زبان فطرت است. انبیا هم این کار را انجام دادند.
روش تبلیغی انبیا هم اینگونه بوده است. حضرت ابراهیم با خورشید پرستان همراه می شد و خورشید را با انها عبادت می کرد و در پایان روز می گفت من چیزی را که افول می کند دوست ندارم. دقت کنید این حرف استدلال نیست، آیه قرآن و … نیست. ما کمتر در زبان انبیا استدلال فلسفی می بینیم. حتی قران هم به زبان فطرت است.
چرا سریال جومونگ دیده شد؟
زبان فطرت را هم می شناسند. شما با این زبان است که می توانید با یک انگلیسی زبان با یک روسی زبان و هر کسی که واژگان او را نمی فهمید ارتباط برقرار کنید. لبخند و محبت را همه می فهمند. برای همین است که مقام معظم رهبری بارها تاکید کرده اند که در کار فرهنگی از زبان هنر استفاده کنید، چون زبان هنر مبتنی بر زبان فطرت است و اثر گذاری بالایی دارد.
چرا اقبال مردم به سریال جومونگ بسیار زیاد است. چون در این برنامه تلویزیونی از زبان فطرت استفاده شده است همه مردم ظلم ستیزی و شجاعت و احترام و عطوفت را دوست دارند. باور کنید همین مردمی که ممکن است با ما در نماز جمعه شرکت نکنند. نماز اول وقت و نماز شب نخوانند ظلم ستیزی را دوست دارند.
پرسش و پاسخ در حاشیه کمیسیون
در ادامه برنامه فعالان فرهنگی به طرح پرسشهای پرداختند. آقای تیموری از فعالین فرهنگی استان لرستان پرسید: چرا انبیاء با استفاده از همین روش زبان فطرت همیشه در اقلیت بودند؟
جریان انبیا همیشه از لحاظ ساختار حاکمیتی در اقلیت بودند، اما نفوذ اجتماعی بسیار زیادی داشتند. حتما داستان فرزدق را شنیده اید که روزی در طواف خانه خدا سعی کرد به سمت حجر الاسود برود اما به دلیل تراکم جمعیت نتوانست. بعد جوانی را دید که وارد صحن خانه خدا شد و مردم مسیر را برای او با احترام باز کردند تا به سمت حجر الاسود برود؛ وقتی پرسید این شخص کیست که مردم چنین احترامی را برای او قائل هستند، متوجه شد که آن شخص حضرت امام سجاد(ع) بوده است.
توجه به این نکته ضروری است که دوران امامت حضرت سجاد(ع) از دوران عسرت و تنگنای شیعه است با این وجود ایشان نفوذ بسیاری در قلب مردم داشته اند. سایر ائمه و انبیاء نیز همینطور بوده اند تنها یک نفر دعوت حضرت ابراهیم(ع) را قبول کرد و ایمان اورد اما حضرت ابراهیم(ع) در تاریخ ماندگار شد، ائمه ماندگار شدند و خبری از حاکمان زمان شان در تاریخ نیست.
آقای حسابی مسئول هیاتهای استان ایلام پرسید: با وجود نفوذ جریان حق در دل مردم، در گذشته ما شاهد شکل گیری جریان خوارج هستیم؛ همچنین در نظام جمهوری اسلامی نیز اینگونه است بیش از ۹۸ درصد مردم به این نظام رای آری داده اند اما تعداد کمی در جبه های نبرد حضور پیدا کرده اند و تا پای جان هزینه دادند این امر را چطور ارزیابی می کنید؟
مقام معظم رهبری بارها گفته اند که ما همیشه در مبارزه هستیمو این مبارزه تمام نشده است. هر چه جبهه حق قوی شود بازهم شیطان دست از کار کردن نمیکشد و ذرهای کوتاه نمی آید. پس باید بدانیم این مبارزه دائمی است و البته خلقت خداوند نیز بر همین مبنا است. خدواند دنیا را برای صحنه نبرد حق و باطل آفرید. این نبرد همیشه ادامه دارد و برای همین است که مدام رویش ها و ریزش هایی را داریم. در حدیث جنود عقل و جهل نیز امده است که این نبرد از درون انسان شروع می شود، پس هر لحظه امکان شکست و پیروزی وجود دارد و نباید دست از تلاش بکشیم.
