بادرود چهارمین شهر زیارتی ایران با حضور خادمان حرم رضوی زیر سایه خورشید رفت.
کاروان زیر سایه خورشید اعزامی از آستان قدس رضوی به کاشان در دهمین روز دهه کرامت گلبانگ اذان میهمان آستان آقا علی عباس (ع) و شاهزاده محمد (ع)در شهر بادرود از توابع نطنز در استان اصفهان شد.
خادمان حرم رضوی پس از نماز و نیایش در حریم کبریایی این امامزادگان با ادای احترام و نثار دستهگل به یادمان شهدای داخل صحن امامزاده برای تجلیل از پدر و مادر شهید حسین قارداشی به سمت منزل این شهید حرکت کردند.
خادمان حرم رضوی پس تجلیل از پدر و مادر شهید قارداشی و اعطای هدیه ویژه متبرکه آستان قدس رضوی و ذکر توسلی به امام رضا (ع) به جمع مردم بادرود که برای آیین استقبال و جشن مردمی سنگ تمام گذاشته بودند حرکت کردند.
جمعیت قابل توجه استقبال کنندگان از زن و مرد، پیر و جوان، دختر و پسر، کودک و نوجوان و جوان حتی پیرمرد و پیر زنانی که عصا بدست برای خوش آمدگویی به سفیران رضوی آمده بودند زیباترین بوم عشق ولایی و ارادت علوی را در پرتو مهر رضوی بر آیینه حضور نقش زده بود.
مادری که در هوای گرم و کویری بادرود با مهر و عشق وارادت هر چه تمامتر منقل آتش و اسفند را روی دست داشت و برای خادمان ان یکاد در فراز می کرد و گلبانگ لبانش نغمه خوش آمدید بود، فاطمه دختر نوجوانی که برای کاروان زیر سایه خورشید دکلمه هوای حضور را خواند، صف دخترکان زیبایی که لباس محلی پوشیده با شاخه های گل قرمز در دست قدمهای خادمان را گلباران کردند، طنین موزیک جوانان شهر جلوی جمعیت با شیپورهای طلایی که تو را با خود به گلدسته نقاره خانه می برد در کنار پرچم زیبای سبز حرم رضوی که روی دست خادمان مثل نگین زمرد در حلقه میدرخشید زیباترین تابلوی جادویی زیر سایه خورشید در قاب دهه کرامت بود.
کاروان زیر سایه خورشید همراه با مردم میهماننواز، صمیمی و سرشار از عشق بادرود خود را به مسجد حضرت ابالفضل (ع) برای شرکت در جشن میلاد امام رضا(ع) رساندند.
جمعیت زیادی نیز در مسجد با رعایت شیوهنامههای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی در مسجد منتظر سفیران رضوی بودند ملودی اشک وشور و اشتیاق با حضور خادمان بارگاه رضوی و پخش صلوات خاصه زیر سایه خورشید ولولهای به پا کرد با خود گفتم این مردم برای خادمان حرم چه می کنند تو گویی امام رضا علیه السلام به اینجا آمده است.
حال و هوای عجیبی بود خادمان در محل استقرار خود در فضای باز حیاط مسجد که با پارچه های رنگی و دستههای گل آراسته شده بود قرار گرفتند، طبالان بالای پشت بام مسجد نقاره مینواختند دریایی از شور و شوق علوی، شعور و شکوه رضوی و شمیم معطر مهر ایرانی موج میزد.
نوای نقارهخانه و اشک و آه التماس جمعیت دلت را اقیانوس متلاطم کرد حلقه تمنا و التماس در ساحل امید بر در حاجت دقالباب میکرد.
هر کسی نجوا و زمزمهای داشت چشم ها بارانی بود، دلها شکسته، قلبها منقلب، دستان مردم چون شاخه طوبی به آسمان متوسل شده بود، خورشید نام رضا گرهگشایی و نورافشانی می کرد یا امام رضا تو که آخرش گره و وا می کنی پس چرا امروز و فردا میکنی؟!
طنین آرامشبخش و امیدبخش مداح کاروان شوری دیگر در دل مردم انداخت«ما را کرمش داد به هر غصه نجات
بر معرفت و مرام سلطان صلوات»
طنین بانگ صلوات در فضا پیچید ذکر توسل و مولودی خوانی خادم حرم رضوی قلبها را سرشار از روح التجا و آرامش به محضر سلاطین سریر ارتضا(طلب روشنی) و ارتزاق(طلب رزق و روزی) زیر سایه خورشید برد.
اهالی بادرود شادان و شکرگزار از نعمت زیارت راه دور با توشه معنوی سالشان از شهپر خورشید شمش الشموس نور استجابت گرفتند و معطر از رایحه خیر و برکت و عزت رضوی راهی شدند.